من چی هستم؟ من کی هستم؟ اگر نمی توانید به این سوالات پاسخ بدهید و اگر دلتان می خواهد از این موضوعات طفره بروید و فکر کردن به آن را به تعویق بیندازید تعجب آور نیست. بحران هویت نوجوانان مسئله مهمی است.

حالا چرا هویت و طفره رفتن از آن؟ جواب این سوال حول محور ارتباطات درونی بین هویت و ظرفیت انسان می چرخد. بنابراین، اول با تعریف هر دو واژه ها شروع می کنیم و سپس به موضوع طفره رفتن خواهیم پرداخت.

بحران هویت نوجوانی
بحران هویت نوجوانی

هویت و یا شخصیت، همان شناختی است که ما از خود داریم. شناختی که به سختی از کشف هویت واقعی خود افراد به دست آمده است( شاید منظور همان سال های دیوانه وار نوجوانی یا زندگی دانشجویی در ۲۰ سالگی باشد) و در نهایت تعهد به زندگی در ما متبلور می شود. افرادی که هنوز به هویت خود دست نیافته اند بیشتر تمایل دارند که وقت گذرانی کنند و کارهایشان را به تعویق بیندازند.

ظرفیت همان باوری است که می گوید ما در کنترل تصمیمات مان هستیم و در برابر پیامد هایش مسئول هستیم. به این معنا که ما خودمان تفاوت ایجاد می کنیم، خودمان باعث می شویم اتفاقی بیافتد، ما از خود اختیار داریم و در جهان عملکردهای خاص خودمان را داریم.

بحران هویت در دوره نوجوانی

شناختن این که چه کسی هستید، همچنین شناختن هویت خود، به ما اجازه می دهد تا اطلاعات مان را در مورد دنیا تفسیر کنیم(عملکرد خود ترکیبی) و یک پاسخ اجرایی درست(عملکرد خود اجرایی) داشته باشیم.

این عملکردهای خودمان به عنوان موارد ضروری برای ظرفیت و عاملیت فرد مطرح شده اند و باعث می شود این توانایی را داشته باشیم که بر محیط اطرافمان تاثیر بگذاریم و بعد به مرحله طفره رفتن نزدیک می شویم.

متیو فکر می کرد که برای توضیح عاملیت باید ارتباطی بین هویت و طفره رفتن وجود داشته باشد و آن عنصر تشکیل دهنده ی خشونت است. مفاهیم سنتی خشونت این است که خشونت رفتاری از روی اختیار است و یا دارای اختیار است.

از نگاه غرب کنترل، مسئولیت پذیری و رفتار تعمدی در مواقع ضروری از اختیار استفاده می کنند. ارتباط بین خشونت و طفره رفتن در تحقیقاتی که مربوط به کنترل کردن رفتار بود وجود دارد. به خصوص تحقیقاتی که می گوید، طفره رفتن توانایی ایجاد فاصله بین قصد و نیت ارادی فرد در کنترل عملکردهایش را دارد.

بحران هویت در دوران نوجوانی

یکی از این اصول که جزو فرضیه های متیو بود(خیلی کلی) که هر چه قدر هویت فرد کمتر توسعه یافته باشد ، ارتباط بیشتری با سطح طفره رفتن فرد وجود دارد. همان طور که قبلا هم گفته شد و جزئیات آن خیلی مهم نیست به طور خلاصه خواهیم گفت که او چه کارهایی انجام داد و چه چیزهایی را فهمید.

متیو اطلاعاتش را از دانشجویان دوره ی لیسانس جمع آوری کرد(بهترین گروه سنی برای تمام موضوعات مربوط به رشد هویت). شرکت کننده ها اطلاعات مربوط به حالت های شخصیتی و طفره رفتن را کامل کردند.

با استفاده از آنالیز پسرفت او بررسی کرد که پیش بینی می شود کدام حالت شخصیتی از موضوعات بیشتر طفره برود.( فرض شده بود که در شخصیت های موفق امتیاز طفره رفتن منفی باشد)

نتایج همان طور بود که او انتظار داشت.بحران هویت و رشد هویت شخص با طفره رفتن همبستگی وارونه داشتند که به این معنا بود که، هر چه بیشتر هویت خود را بشناسی بیشتر می دانی کی هستی و سطح طفره رفتن در شما کمتر خواهد بود.

به طرز جالب توجهی، امتیازات موفقیت و وقفه انداختن با طفره رفتن متضاد بودند. وقفه انداختن( مکاشفه پیوسته بدون تعهد) فقط در مرحله دوم موفقیت در رشد هویت فرد مطرح می شود. این افراد در حال اکتشاف هستند اما هنوز هم مجبور هستند تا متعهد باشند.

عدم تعهد ممکن است مانع توانایی آن ها برای انتقال پایه های دانش و فهم آن ها شود که مربوط به اهداف و آرزوهای کاربردی و هدفمند آن ها در یک سبک خاص است. برای آن هایی که برای حالت های موفقیت آمیز خود محکم تر قدم بر می دارند تعهدی که دارند ممکن است همانند انرژی ای باشد که از تحقیقات شان می گیرند.

بحران هویت و اختلال در شکل گیری شخصیت

نتایج ممکن است بر مبنای نظری توضیح داده شود که مکاشفه و تعهد به دلیل همکاری با هم باعث شود درصد طفره رفتن کمتر شود. به نظر می رسد از منظر عملکرد خود ترکیبی و خود اجرایی، هر دو این مولفه های ظرفیت با یکدیگر کار می کنند تا پیش بینی های بیشتری را به اتمام برسانند.

خوب، این موضوع خیلی سنگین است، هنوز هم باید کارهای زیادی انجام شود تا واقعا درک درستی از روابط و فرآیندهای درگیر در این زمینه شود، اما ایده اصلی به نظر واضح است، یعنی دانستن اینکه ما از پیگیری اهداف مان به مقاصدمان می رسیم. این دو جنبه از عملکرد، هماهنگی و کنترل اجرایی، برای کمک به اولویت های ما و به طور موثر بر آنها عمل می کند.

ممکن است اخلاقیات عالی باشد اما باید برای کاهش طفره رفتن هایمان و حل و فصل بحران هویت کمی بالغ تر شویم. ممکن است طفره رفتن بخشی از رشد ما باشد. ما می دانیم که بسیاری از والدین نوجوانان موافق این موضوع هستند (و احتمالا امیدوارند که با رشد فرزندشان و شکل گیری هویت آنها طفره رفتن و به تعویق انداختن کارهایشان کمتر شود).

پاسخ دهید

نظر خود را بنویسید
لطفا نام خود را وارد کنید