داستان کتاب کابوک سراسر ترس است و اضطراب! و برای همین هم نامزد جایزه مردمی سایت گودریدز برای بهترین رمان ترسناک در سال ۲۰۱۴ شده است.
اتفاق عجیبی در دنیا در حل شیوع است. خودکشی‌های وحشتناکی اتفاق می‌افتد. شبکه‌های تلویزیونی و بخش‌های خبری و مطبوعات اعلام کرده‌اند که همه آنها قبل از خودکشی چیزی را دیده‌اند و بعد اقدام به این کار کرده‌اند. اما کسی نمی‌داند آن چیز چیست. یکی می گوید موجودات فضایی، یکی دیگر می‌گوید شیاطین و دیگری چیزی دیگر می‌گوید. مردم در خیابان با چشم‌های بسته حرکت می‌کنند. مردم پنجره‌های خانه‌شان را با پتو پوشانده‌اند تا چیزی نبینند.
مالوری هم همین کار را کرده است. او بچه‌هایی در شکم دارد و نگران آینده آنهاست…. بچه‌ها حاا به چهارسالگی رسیده‌اند. او آنها را همیشه با چشمان بسته به بیرون از خانه برده است. بچه‌ها در این مدت یادگرفته‌اند از گوش‌شان خوب استفاده کنند. آنها حیوانات را نمی‌شناسند، چون چیزی غیر از خودشان و مادرشان ندیده‌اند. اسباب‌بازی آنها در همه این سال‌ها فقط پازل بوده است و بوق دوچرخه. آنها هیچ‌چیزی از دنیای بیرون نمی‌دانند. مالوری از آنها در برابر آن چیز عجیب مراقبت کرده است اما همه این‌ها باعث شده تا گوش آنها به شدت تقویت شود.
آنها بیشتر اوقات با چشم‌بند هستند و مالوری هم با چشم‌بند دور تا دور خانه تا چاه برای آوردن آب بیرون رفته است. بچه‌ها نور خورشید را ندیده‌اند اما حال مالوری فکر می‌کند وقت فرار است. او به گوش بچه‌ها نیاز دارد برای شنیدن صداهای بیرون در حین فرار از منطقه. شاید بتوانند به دنیایی دیگر برسند، با چشمانی بسته اما چه چیزهایی در کمین آنهاست؟
موضوع: داستان/ ترسناک
نویسنده: جاش ملرمن
مترجم: دیاکو ابراهیمی
گروه سنی: ۱۶ سال به بالا
ناشر: باژ
۳۸۸ صفحه
چاپ اول: ۱۳۹۶
قیمت: ۲۵۵۰۰ تومان
به دنبال کتاب مناسب برای گروه سنی متناسب کودکتان هستید؟ بخش معرفی کتاب سایت سرسره را دنبال کنید…
[irp posts=”19688″ name=”معرفی کتاب ته کلاس ردیف آخر صندلی آخر”]
