مونته سوری روشی مبتنی بر یادگیری شناختی و بر پایه ایجاد شناخت و یا تغییر در بینشهای گذشته است. دادن بصیرت، کشف و حل مسئله و جریان درونی محاسن روش مونته سوری است.کودک باید با کسب معرفت مطلب را یاد بگیرد نه با حفظ کردن، در واقع باید در او انگیزه ای درونی ایجاد کرد. یادگیری شناختی حاصل ساختهای شناختی ناشی از میانجی های مرکزی یادگیری بدون نیاز به تجربه قبلی و صرفا بر اساس درک روابط اساسی میان اجزا صورت می گیرد.
مقایسه آموزش سنتی با آموزش مونته سوری
آموزش سنتی
۱٫ تاکید بر دانسته ها و توسعه اجتماعی
۲٫ غالب و فعال بودن معلم، تابع بودن کودکان
۳٫ ایجاد انظباط اجباری که از طریق انگیزه های بیرونی اتفاق می افتد.
۴٫ آموزش فردی و گروهی هماهنگ توسط معلم انجام می شود.
۵٫ گروها هم سن هستند.
۶٫ بسیاری از آموزشها توسط معلم و بدون تشویق به همکاری شکل می گیرد.
۷٫ انتخاب دوره های تحصیلی برای کودکان با توجه بسیار کم به توانایی و حضور کودکان است.
۸٫ کودک توسط مربی بطور مستقیم راهنمایی شده و ایده می گیرد.
۹٫ کودکان فرصت کوتاهی برای انجام کار ویژه ای که به آنها سپرده می شوند دارند.
۱۰٫ گام های آموزشی به وسیله ی گروه ها و یا معلم هماهنگ می شوند.
۱۱٫ اگر کلیات کار درست باشد، نکته های اشتباه به وسیله ی معلم مناسب سازی میشود.
۱۲٫ آموزش تقویت برونی، توسط کسب عادت، محرک و پاسخ، تشویق و تنبیه شکل می گیرد.(رفتار گرایان)
۱۳٫ برای گسترش حواس ابزار محدودی وجود دارد.
۱۴٫ تاکید کمی بر روی مراقبت از خود ، محیط و بهداشت می شود.
۱۵٫ کودکان برای خود وکیل یا نماینده انتخاب می کنند و تشویق می شوند بر جای خود بنشینند و در جلسات گروهی تنها شنونده باشند.
۱۶٫حضور والدین نه بر اساس شرکت در پروسه ی آموزشی، بلکه بر اساس قاعده های تعیین شده عمل می کنند.
آموزش مونته سوری
۱٫ تاکید بر داشته های علمی ، پایه ها و تو سعه ی اجتماعی.
۲٫ معلم فقط یک راهنما است، کودکان همواره فعال هستند.
۳٫ محیط و روش مشوق انظباط درونی است.
۴٫ آموزش فردی و گروهی، هماهنگ با تمایلات هر دانش آموز و متناسب با روشها انجام میشود.
۵٫ گروهای متفاوت سنی با هم حضور دارند.
۶٫ کودکان به آموزش و همکاری و کمک به یکدیگر تشویق می شوند.
۷٫ انتخاب کار به وسیله خود کودکان با توجه به توانایی وحضور کودکان است.
۸٫ استفاده از عقیده های خود کودکان برای استفاده از ابزار آموزشی.
۹٫ کودکان به انداره ای کار می کنند که پروژه انتخابی آنها کار دارد.
۱۰٫ کودک گام های آموزشی را با اطلاعات درونی هماهنگ می کند.
۱۱٫ کودکان به نقاط ضعف خود با بررسی مجدد ابزار پی می برند.
۱۲٫ آموزش تقویت درونی کودکان به وسیله ی گفت و گو درباره ی فعالیت ها و احساسات درونی خویش (خود تشویقی) شکل می گیرد.
۱۳٫ برای گسترش حواس ابزارهای چند لایه وجود دارد.
۱۴٫ سازمان دهی برنامه برای مراقبت از خود،محیط و بهداشت شخصی و عمومی.
۱۵٫ کودکان می توانند در جای مناسب کار کنند، در صورت لزوم صحبت کنند، در کارهای گروهی نظر بدهند و در انظباط و اداره ی کلاس همکاری کنند.
۱۶٫ سازمان دهی برنامه ی والدین برای تفهیم فلسفه ی مونته سوری و شرکت آنها در روند آموزش انجام می شود.
کلاسهای مونته سوری برای کودکان و والدین جذاب هست.کلاسهای روشن با طراحی چوبی (گرم) و پر از گیاهان، لوازم هنری، موسیقی، کتابخانه وقفسه های چوبی که لوازم آموزشی جذابی در آنها به چشم می خورد.این قسمتها با عناوینی چون مهارتهای زندگی، حواس، ریاضی، علوم، جغرافی و فرهنگ مشخص شده اند.
این ابزار به گونه ای طراحی شده اند که کودک خود به اشتباهش پی می برد و آنرا اصلاح می کند. و این امر باعث تقویت اعتماد به نفس وی می شود. از آنجایی که روش مونته سوری بر مشاهده استوار است یادگیری بر پایه کشف و حل مسئله، بصیرت و یک جریان درونی شکل می گیرد. در این روش، تقسیم موضوع و روند کار به دوره های زمانی معنا ندارد، بلکه راهنما زمانی که کودک یا کودکان آماده باشند موضوع های آموزشی را مطرح می کند. این روش آزادی انتخاب، حرکت و ایجاد ارتباط، احترام به خود و دیگران، نظم درونی را در کودکان تقویت می کند. آزادی کودک برای تکرار یک فعالیت سبب می شود کودک بر روی یک موضوع خاص تمرکز کند. اصلی که مونته سوری آن را تنها اصل درست در یادگیری تلقی می کند.
این روش شناختی اکنون جایگاه ویژه ای در تعلیم و تربیت نظام آموزشی بسیاری از کشورهای جهان پیدا کرده است البته شایان ذکر است این روش معایبی هم دارد که در مقالات دیگری در سایت سرسره به بررسی معایب آن به طور مفصل پرداخته ایم.
هدف از ایجاد این بخش صرفا آشنایی بادیدگاه و برخی فعالیتهای مقدماتی و کاربردی بر مبنای روش مونته سوری است. قابل ذکر است فراگیری این روش نیازمند گذراندن دوره های تخصصی، طولانی و انجام کار آموزی و پرداخت هزینه ی نسبتا سنگینی است و تنها با مطالعه و تماشای عکس و فیلم نمی توان به این امر تسلط یافت.
مونته سوری کیست؟
ماریا مونته سوری (۱۹۵۲-۱۸۷۰ میلادی) مربی کودکان معلول بود. او در خانواده ای مرفه در ایتالیا متولد شد. زمانیکه دختران اجازه ی تحصیلات دانشگاهی بجز در رشته معلمی نداشتند او تصمیم گرفت پزشک شود.نام او ماریو ( یک اسم پسرانه است )خوانده شد از این رو او در رشته مذکور پذیرفته شد. پس از رویا رویی مسئولین دانشگاه با دختری که مدعی بود آنها خود به او اجازه تحصیل داده اند به شرط نپرسیدن سوال در کلاسها حضور به هم رساند.پس از مدتی اواز بیمارستانی روانی که مخصوص کودکان بود بازدید کرد.کودکان در اتاقهایی سراسر سفید فریاد می کشیدند نه از سر دیوانگی بلکه به دلیل عدم انگیزه برای انجام کاری. وی با انگیزه کمک با دستیاری نا آزموده شروع به آموزش کودکان که دچار اختلال ذهنی بودند کرد. وی با کمک ابزارهاو روش آموزشی خویش یکسال با کودکان مذکور کار کرد در پایان سال آزمونی مشترک از دانش آموزان او و دانش آموزان عادی به عمل آمد. نتیجه آزمون به طرز شگفت انگیزی حاکی برتری دانش آموخته های با روش مونته سوری بود.از آن پس ماریا مونته سوری تیتر اول روزنامه شد. بر خلاف انتظار عموم دکتر از نتیجه بدست آمده ناراضی بود. چرا که آموزش در مدارس عادی چگونه بوده که نتایج آزمون برتری کودکان با اختلال ذهنی را نشان می داد.
بنابراین او دوباره به دانشگاه بازگشت و در رشته ی تعلیم و تربیت و جامعه شناسی، انسان شناسی و روانشناسی شروع به تحصیل کرد. از این رو با الگو های جدید ومنحصر به فردش روشی مناسب و در خور کودکان ابداع کرد. او تحت تاثیر ایتارد و سیگن دو دانشمند عصر خویش نیز بوده است.
بیشتر بخوانید … پوشک پارچه ای بهتر است یا پوشک یک بار مصرف؟