اضطراب یک بخش طبیعی از تکامل رفتاری و احساسی کودکان است. هر چه کودک بزرگ تر می شود دامنه ی نگرانی او هم بیشتر می شود. کودک دبستانی شما ممکن است برای یک امتحان املاء، مسابقه ی فوتبال یا سوار شدن برای اولین بار در سرویس مدرسه شان نگران شوند. این نگرانی ها کاملا طبیعی اند و نشان می دهد کودکتان در حال رشد طبیعی خود است.

اضطراب در کودکان دبستانی
اضطراب در کودکان دبستانی

چرا کودک من خیلی مضطرب است؟

هر چه کودک بزرگ تر می شود، دیدگاهش هم به موضوعات عمیق تر می شود و همین موضوع باعث بیشتر شدن نگرانی آن ها می شود. معمولا کودکان در این سنین نگران فعالیت های مدرسه شان، تحت تاثیر قرار دادن هم سن و سالان خودشان هستند و دوست دارند طبق انتظارات خانواده خودشان زندگی کنند.

اضطراب زمانی به وجود می آید که کودک دبستانی حس کند در یکی از این موارد قرار است شکست بخورد. در بعضی موارد ممکن است مدام ترشرو باشند که چرا یک شلوار جین با یک برند معروف ندارند و یا دودل هستند که اسکیت سرعتی را برای اولین بار تجربه کنند و یا در صبح، آماده شدن و رفتن به مدرسه را کش بدهند چون که در آن روز برنامه ای برای اجرا دارند و نگرانش هستند.

به علاوه، ممکن است دلیل تنش و استرس کودکتان بخاطر شرایط خانواده و محیط اطرافش باشد : جدایی والدین، از دست دادن شغل، تصادف و حتی یک داستان کوتاه در روزنامه می تواند احساس ترس، نا امیدی و استرس را در او برانگیزد.

در این سن کودکان ممکن است بیشتر به موضوعی مانند مرگ فکر کنند و این که بفهمند یک همچنین چیزی وجود دارد و برای همه، روزی اتفاق می افتد نه فقط شخصیت بد های تلویزیون بلکه هم خودشان و هم والدین شان.

به همین دلیل ممکن است بعد از دیدن فیلم هایی که در آن شخصی می میرد، به سختی به خواب برود و یا اوقاتی که شما مریض هستید از رفتن به مدرسه اجتناب کند. به کودکتان فرصت دهید که در مورد ترس هایش صحبت کند، مخصوصا اگر دلیل آن مربوط به خود خانواده اش باشد.

اضطراب در کودکان ابتدایی

آیا انواع خاصی از اضطراب وجود دارد که کودکان دبستانی آن را تجربه کنند؟

بله، اضطراب انواع مختلف دارد که کودکان دبستانی در بین سنین ۶ الی ۱۲ آن را تجربه می کنند البته همراه با دلایل مختلف.

• اضطراب جدایی: که بیشتر در کودکان کوچکتر دیده می شود. استرس جدا شدن از شما در کودکان زمانی اتفاق می افتد که کودکتان از شما و خانه دور شود به طور مثال زمانی که به تعطیلات تابستانی می روید یا به قصد سر زدن به اقوام، خانه را ترک می کنید. اگرچه تلاش می کند که فرد مستقلی شود و روی پای خود بایستد اما باز خود را متکی به شما می بیند و به شما نیاز دارد.

• فوبیاها ( ترس از چیز های خاص ). کودک شما ممکن است از اشیاء یا موقعیت های خاص بترسد مثلا ترس از اینکه سگی او را گاز بگیرد یا حتی سوار شدن در ماشین. ترس از این موارد ممکن است ریشه در تجربه ای واقعی داشته باشد مثلا سگ همسایه او را ترسانده باشد یا یک تصادف واقعی در ماشین را تجربه کرده باشد.

• کمرویی. کودکان ممکن است در موقعیت های جدید دچار ترس و نگرانی شوند مثلا در اولین دیدارش با گروه رقص خودش یا دیگر گروه ها.

• فوبیای ( ترس ) مدرسه. کودکتان ممکن است از رفتن به مدرسه دوری کند و از شما بخواهد که نگذارید به مدرسه بروند و یا اصرار داشته باشد که مریض است. این رفتار نشان دهنده ی اضطراب جدایی است یا علت آن استرس و ترس عمیق تری است مثلا ترس از این که معلم از او در کلاس سوال کند و یا بچه های دیگر او را هنگام بازی اذیت کنند.

• ترس از بلایای طبیعی. این استرس کودکان به این دلیل است که آن ها شاهد اتفاق افتادن یکی از این بلا های طبیعی بوده اند و یا در مورد آن شنیده اند. او ممکن است بعد از تمرین زنگ خطر آتش در مدرسه نگران این باشد که خانه آتش بگیرد و یا از پرواز با هواپیما بترسد زیرا در یک روزنامه خبر تصادف و سقوط هواپیما را دیده باشد.

این استرس ها موقتی است و به مرور زمان از بین می رود.

اضطراب کودکان دبستانی

چطور می توان گفت که اضطراب کودکان دبستانی بیش از اندازه است؟

از خودتان بپرسید که آیا کودکتان به شرایط و یا چیز خاصی عکس العمل ترس نشان داده است و یا اینکه او به صورت مداوم مضطرب است یا نه.

البته اکثر کودکان دبستانی قبل از انجام کاری دچار اضطراب می شوند مثلا نواختن پیانو و یا دادن امتحان ریاضی و حتی در انجام فعالیت های روزانه شان ممکن است دچار نگرانی شوند. اگر کودکتان این چنین شرایطی دارد امکان این هست که نگرانی اش بر روی فعالیت هایش تاثیر گذاشته است.

در کل باید بیشتر نگران این بود که ترس و تنش کودکان بر روی فعالیت های شان خصوصا در مدرسه، خانواده و یا محیط اطرافشان تاثیر بگذارد. در این موارد او ممکن است مدام به قوت قلب دادن شما نیاز داشته باشد.

چه زمانی باید به اضطراب کودکم کمک کنم؟

طبق نظر انجمن طب اطفال در موارد زیر، زمانی باید با پزشک کودکتان در میان بگذارید که استرس او :
• در روابط خانوادگی او تاثیر گذاشته است
• دوست پیدا کردن و ارتباط برقرار کردن برای او سخت شود
• بهانه گیری کند که به مدرسه نمی رود
• برنامه ی خواب او به هم بخورد
• دچار وسواس شود مثلا مدام دستش را بشوید یا در شمارش چیزی وسواسی شود
• افزایش اضطراب و تشدید آن ممکن است همراه با علائم فیزیکی مانند تپش قلب، تعریق زیاد، دستان سرد و مرطوب، سرگیجه، لرز، تهوع و یا نفس نفس زدن شود که به آن اختلال پانیک می گویند و کودکان زیر ۱۲ سال را تحت تاثیر قرار می دهد.

پزشک، کودک شما را معاینه میکند که آیا مشکل فیزیکی مانند مشکل شنوایی یا بینایی باعث اضطراب او است یا نه. همچنین ممکن است شما را به یک روانپزشک یا مشاور معرفی کند که می تواند به دنبال مشکلات رفتاری و یادگیری، این مشکل را ریشه یابی کند. در صورت نیاز ممکن است برای کودکتان دارو تجویز کند که استرس و تنش او را کم تر کند.

درمان اضطراب در کودکان دبستانی

چه کاری از دست ما بر می آید؟

اگر کودکتان مضطرب می شود، به دنبال غریزه ی مادرانه ی خود بروید و به او آرامش دهید. اما فقط به همین کار اتکا نکنید بلکه سعی کنید با استفاده از تخیل تان یا روش های مختلف به او کمک کنید که نگرانی هایش را برطرف کند. نکات زیر در این زمینه کمکتان می کند :

• او را به بیرون ببرید. بعضی از این استرس ها کاملا طبیعی اند و نادیده گرفتن آن مانند نادیده گرفتن واقعیت است. نمونه ی بارز آن ترس از درست انجام ندادن کار های مدرسه است.

تقریبا همه ی ما تجربه ی شکست داشته ایم پس کودکتان را درک کنید. اما اگر استرس او بیش از حد زیاد است و فکر می کند هیچ وقت موفق نمی شود سعی کنید به او کمک کنید و چک کنید که آیا برای امتحانش مطالعه داشته یا تکالیفش را انجام داده است. این اضطراب در واقعیت ممکن است وجود نداشته باشد.

• فعالیت روزانه خود را یاداشت کنید. بچه هایی که مدرسه می روند معمولا خاطره می نویسند و نوشتن ترس ها و نگرانی ها می تواند استرس را کمتر کند. اگر چیزی کودک شما را مضطرب می کند که خارج از دنیای الان او است مانند نگرانی در مورد دلفین ها یا گرسنگی کودکان دیگر، نگرانی او را نادیده نگیرید بلکه برای او موقعیتی فراهم کنید که با این شرایط رو به رو شوند.

او ممکن است به صلح سبز ( سازمان حفاظت از محیط زیست ) نامه ای در مورد دلفین ها بنویسد یا به یونیسف در مورد کودکان بنویسد و از آن ها بخواهد که به آن ها کمک کنند. گاهی اوقات فریاد زدن یا تخلیه ی این انرژی هم به کاهش استرس کمک می کند. به طور مثال اگر از دزدان دریایی می ترسد می تواند با آن ها درگیر یک جنگ خیالی شود تا تنش خودش را تخلیه کند.

• او را به فاصله و دوری ها کم کم عادت دهید. اگر کودکتان خجالتی است او را تشویق کنید که یک شب خانه ی یکی از دوستانش بماند یا آخر هفته پیش یکی از خاله ها یا عمو هایی که دوست دارد بماند. این فاصله ها به او کمک می کند که بتواند خود را با شرایط مختلف سازگار کند و توانایی ارتباط با افراد را در خود تقویت کند.

کاهش اضطراب در کودکان

• به او فشار نیاورید. کودک شما ممکن است بخواهد به شما بفهماند که تحت فشار است و فعالیت های مدرسه، موسیقی، کلاس های مختلف، ورزش و روابط دوستانه اش دارند از کنترل او خارج می شوند.

دقت کنید که آیا این همه فشار بخاطر نمره است یا جزء فعالیت عادی روزانه ی او است. به او روش هایی یاد دهید تا بتواند بهتر برنامه های خود را مدیریت کند یا کمی برنامه اش را خلوت تر کند مثلا برنامه ی کلاس تنیس او را برای چند ماه دیگر بگذارید. همچنین با سر جا نگه داشتن برنامه های روزانه مانند وعده های غذایی و دیگر موارد می توانید به او احساس امنیت و آرامش دهید.

• با او شوخی کنید. خندیدن یکی از بهترین راه حل ها برای کاهش استرس است. اگر کودک شما نگران نمایش پیانو خودش است از کلک قدیمی این که تمام بیننده ها را در لباس زیرشان تصور کند استفاده کنید یا برای او تعریف کنید که عروسی خواهرتان همه ی نوشیدنی را اتفاقی ریختید.

برای او داستان های خنده دار تعریف کنید و او یاد می گیرد زمانی که خودش هم یک اشتباهی کرد به آن بخندد نه این که نگران شود و با این روش زندگی برایش آسان تر می شود.

• از او نخواهید که کار های سخت انجام دهد. اگرچه ممکن است شما متوجه نباشید ولی کودکان می توانند کار های سخت زیادی انجام دهند. چند بار باید بشنود که کارش غلط است و باید دوباره انجام دهد؟ از چند قانون باید پیروی کند؟ چند فعالیت مختلف باید انجام دهد؟

وادار کردن او به انجام کار هایی که او را مضطرب می کند باعث می شود که از شما بترسد و به خود شک داشته باشد. به او زمان بدهید، اگر بهتر شدن او زمان می خواهد عصبانی نشوید و در هر قدمی که برای بهتر شدن بر می دارد به او کمک کنید.