درباره کتاب جادو: دخترک روزها و شبها در انتظار بازگشت پدر جنگجوی اش است. پدر برای مبارزه با غولی رفته که با چشم های اش همه را سنگ می کند.
روزها دخترک کنار پنجره می نشیند و به دریا نگاه می کند و قایقی نمی بیند که پدرش را بازگرداند. شبها در آینه می نگرد و با خودش فکر می کند غول اگر در آینه نگاه کند چه خواهد شد؟ آخرین شمع خانه هم که می سوزد و تاریکی همه جا را می گیرد، دخترک ناامید از آمدن پدر، از خانه بیرون می رود با شمع و یک چاقو تا پدرش را بیاید.
از میان آب تیره دریا شناکنان پیش می رود و به سرزمینی ناشناخته می رسد. از میان باریکه ای در جنگل راه اش را تا خانه چترسازی پیر ادامه می دهد و با چترساز از غول و پدرش می گوید. هدیه چترساز برای مبارزه، چتری به دخترک است. شناختن سرزمینی که غول در آن است، برای دخترک سخت نیست.
نشانهها به او میگویند که غول آنجاست، هیچ صدایی نمیآید، همه رنگ پریده و بیصدا هستند. روی زمین گلی نروییده و صدای پرندهای به گوش نمیرسد. لرزش زمین زیر پای دخترک، از آمدن غول خبر میدهد. دخترک به زیر چتر پناه میبرد. غول که به بالای سرش میرسد، دختر از زیر چتر به او میگوید که خجالتی است و برای دیدن اش باید از سوراخ سقف نگاه اش کند. اینبار نوبت غول است که سنگ شود. غول از درون سوراخی که دخترک با چاقو در سقف چتر درسته کرده، به آینه نگاه میکند و جادو به خودش برمیگردد. غول که سنگ میشود، همه سنگها جان میگیرند، زندگی باز میگرد، پدر دخترک و آرامش.
مشخصات کتاب جادو
نویسنده و تصویرگر: آنا هوگلوند
مترجم: طاهر جام برسنگ
گروه سنی: ۳ تا ۹ سال
ناشر: موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان
سال نشر: ۱۳۹۸
به دنبال کتاب مناسب برای گروه سنی متناسب کودکتان هستید؟ بخش معرفی کتاب سایت سرسره را دنبال کنید…