قصه ای کودکانه و آموزنده درباره شب یلدا

قصه جشن شب یلدا در مدرسه :هر یک می خواستند خوراکی خوشمزه برای جشن شب یلدا در مدرسه  تهیه کنند تا با این کار یلدایی به یاد ماندنی در مدرسه داشته باشند .در خانه، هنگام خوردن غذا، خرگوش باهوش به مادرش گفت: مامان! خواهش می کنم یک کیک خوشمزه درست کنید.
می خواهم آن به مدرسه برده و با این کار خانم معلم را خوش حال کنم.

شب یلدا
یلدا

مامان خرگوش با خوشحالی گفت: البته! حتما برات درست می کنم.
همین امروز می روم و هویج تازه و مواد لازم را برای کیک می خرم.

صبح روز بعد خرگوش باهوش زود تر از همیشه بیدار شد. چون جشن شب یلدا در مدرسه برایش یک روز مخصوص بود. یلدا طولانی ترین شب سال!

وقتی که دست وصورتش را شست وبرای خوردن صبحانه رفت توی آشپز خانه، دید که مادرش مشغول تزئین کیک شب یلدا برای جشن شب یلدا در مدرسه است.

با خوشحالی به طرف مادرش رفت و او را در آغوش گرفت وگفت: مامان عزیزم خیلی از تو ممنون هستم! این طور که معلوم است شما صبح خیلی زود بیدار شدید، مطمئن هستم که خانم معلم از دیدن این کیک خیلی خوشحال می شود. مامان خرگوش گفت: دخترم بهتر است زود آماده بشوی وگرنه مدرسه ات دیر می شود.

خرگوش باهوش هم با خوشحالی صبحانه اش را خورد و لباس هایش را پوشید و کیک شب یلدا را از مادر گرفت و خدا حافظی کرد.
مامان خرگوش موقع خدا حافظی گفت: امیدوارم به تو  در جشن شب یلدا در مدرسه خیلی خوش بگذرد عزیزم! مواظب خودت باش. خرگوش باهوش باز هم از زحمت های مادر تشکر کرد و با خوشحالی به طرف مدرسه راه افتاد.

همین که کمی از خانه دور شد دوستش آهوی مهربان را دید که با ناراحتی به طرف مدرسه می رفت.

با عجله خودش را به او رساند و به او گفت: سلام دوست من! حالت خوب است؟ چرا این قدر ناراحت هستی؟ آهوی مهربان گفت: من نتوانستم جشن شب یلدا در مدرسه خوراکی مناسبی تهیه کنم. برای همین هم خیلی غمگین هستم و از خانم معلم خیلی خجالت می کشم.
خرگوش باهوش کمی فکر کرد و ناگهان فکری به ذهنش رسید وگفت: فهمیدم.

من به تو کمک می کنم تابرای جشن شب یلدا در مدرسه برای خوراکی خاص ببری . وقتی رسیدند زنگ مدرسه به صدا در آمد و بچه ها به ترتیب وارد کلاس شدند وبه خانم معلم سلام کردند و به یکدیگر جشن یلدا را تبریک گفتند.
آهوی مهربان و خرگوش باهوش کمی دیر تر از بقیه ی بچه ها وارد کلاس درس شدند.

بعد همگی با هم شعر درباره شب یلدا برای خانم معلم خواندند. خانم معلم خیلی هیجان زده شده بود واز همه ی بچه ها به خاطر اهمیت به این شب و برگزاری این آیین ملی تشکر کردند.

سپس نوبت به تدارکات هرکس که برای شب یلدا آورده بودند رسید.
سنجاب کوچولو آجیل شب یلدا را که یک سبد گردو وفندق روی میز گذاشت .

میمون دم دراز هم یک سبد بزرگ پشمک با طعم موز برای شب یلدا آورده بودآورده بود.
خرس تپلی هم آورده بود.

گنجشک کوچولو هم انار دون شده که با دیشب با ابجیش دون کرده بودند رو با گلپر فراوان روی میز گذاشت .
خرگوش باهوش کیک هویجی را که مادرش پخته بود و به شکل هندوانه تزیین کرده بود برای جشن یلدا آورده بود را روی میز گذاشت و به خانم معلم یلدا را تبریک گفت.

بعد هم نوبت به آهوی مهربان رسید.
آهو مهربان با کمک خرگوش باهوش به مزرعه آقا گاوه رفتند و یک هندوانه شیرین چیدند و با آقا خرگوشه روش کلی نقاشی کشیدند اقا خرگوشه که خط خوبی داشت با رنگ قرمز نوشته بود یلدا مبارک!

خانم معلم و بچه ها با دیدن خلاقیت آهو حیرت زده بودند و خانم معلم از نقاشی زیبا آهو تعریف کرد و خیلی خوشحال به نظر می رسید از آهوی مهربان تشکر کرد. آهو گفت: این هندوانه یلدا را با ه فکری خرگوش باهوش آماده کرده ام.

خانم معلم از همه ی بچه ها تشکر کرد و گفت: حالا وقت آن است همه با هم از کیک خوش مزه ای که خرگوش باهوش آورده است، بخوریم.

من از همه ی شما بچه های خوب که همکاری کردید. تشکر می کنم. خرگوش باهوش از همه خوشحال تر بود.
می دانید چرا؟ چون توانسته بود به دوست خودش آهوی مهربان کمک کند.

نتیجه: وقتی به کسی کمک می کنیم، یا هدیه ای می دهیم، خودمان از کاری که کرده ایم بیشتر راضی وخوشحال خواهیم بود.

بچه های عزیز شما برای شب یلدا چه تدارکاتی دیدید؟؟؟؟؟؟

براتون کلی کاردستی جالب آموزش دادیم با سایت سرسره همراه باشید:

ساخت هندوانه با چوب بستنی ؛ کاردستی شب یلدا

چگونه هندوانه با خمیر بسازیم؛ کاردستی شب یلدا

چگونه هندوانه کاغذی بسازیم ؛ کاردستی شب یلدا

کاردستی های هندوانه ، کدو و انار برای شب یلدا

پاسخ دهید

نظر خود را بنویسید
لطفا نام خود را وارد کنید