درباره کتاب داستانهای خانهی درختی: مجموعهی خانه درختیها، مجموعهای سراسر دیوانهبازی و ماجراهای هیجانانگیز و خندهدار است. متن و تصویر در کنار هم قدرت ماجراها را بیشتر میکند. مخاطب با آن همراه و همراهتر میشود و وارد دنیایی پر از شگفتی میگردد. میتوان اینگونه گفت که مخاطب با خلاقیتی بیحد و مرز روبهرو میشود و چیزهایی را تجربه میکند که فقط در قالب داستان میتوان آموخت و تجربه کرد. او مدام درگیر مسئلههایی که توی داستان پیش میآید و حلشان میشود.
نویسنده: اندی گریفیتس
مترجم: آنیتا یار محمدی
ناشر: هوپا
سال نشر: ۱۳۹۵
گروه سنی: ۹ و ۱۰ سال _ ۱۱ و ۱۲ سال
گزیده کتاب داستانهای خانهی درختی
خانهی درختی ۱۳ طبقه
اگر شما هم مثل بیشتر خوانندههای ما باشید حتما فکر میکنید ما این همه داستان را برای نوشتن از کجا میآوریم. خب، بعضی وقتها از خودمان میسازیمشان. بعضی وقتها هم اتفاقهای واقعی را مینویسیم، مثل همین کتاب. همهچیز از آن روز صبح زود شروع شد که من از خواب بیدار شدم و رفتم پایین صبحانه بخورم. تری زودتر از من رفته بود تو آشپزخانه و داشت یک گربه را رنگ میزد. منظورم یک گربهی واقعی واقعی است که تری داشت با رنگ زرد روشن رنگش میکرد. گفتم: «شاید سوال احمقانهایه تری، ولی چرا داری زردش میکنی؟»
تری گفت: «چون دارم تبدیلش میکنم به قناری»
خانهی درختی ۲۶ طبقه
خانهی درختی غیر از اینکه خانهی ماست، جایی است که تویش کار میکنیم. من داستان مینویسم، اندی نقاشیهایش را میکشد. راستش بعضی وقتها تری واقعا میرود روی مخ آدم… با این حرفها آخرش با هم کنار میآییم. اگر شما هم مثل بیشتر خوانندههای ما باشید، حتما فکر میکنید اصلا چی شد که من و تری همدیگر را دیدیم. خب، داستانش مفصل اما هیجانانگیز است. ماجرا از اینجا شروع شد که: روزی روزگاری در سرزمینی دور شهری بزرگ بود و توی آن شهر بزرگ برجی خیلی گنده وجود داشت و درست نوک آن برج خیلی گنده یک خانه بود و توی آن خانه، پسربچهای زندگی میکرد که خیلی تنها بود…
خانهی درختی ۳۹ طبقه
تری میگوید: «ماشین روزی بود، روزگاری بود!»
میگویم: «ماشین زمان؟ عالیه! پس میتونیم تو زمان برگردیم عقب، سر فرصت کتابمون رو بنویسیم و فردا تحویلش بدیم!»
تری میگوید: «خب نه، نه کاملا. این ماشین به داد وقت کممون میرسه ولی ماشین زمان نیست. این ماشین روزی بود، روزگاری بوده! یعنی کل کتاب رو واسهمون مینویسه و نقاشی می کنه»
ـ یعنی میخوای بگی کل کتاب رو مینویسه؟ خودش برای خودش؟
تری میگوید: «همینطوره! این ماشین دو جفت دست داره: یک جفتش با بیشترین سرعت تایپ میکنه و یه جفتش هم با بیشترین سرعت ممکن نقاشی میکشه. با هر دوتا دستش هم میتونه همزمان نقاشی کنه!»
خانهی درختی ۵۲ طبقه
اگر شما هم مثل بیشتر خوانندههای ما باشید، ممکن است بپرسید ما چند سالهایم. خب، اگر واقعا این سوال به ذهنتان رسیده، باید بگویم چه بامزه! آخر امروز تولدم است. دل تو دلم نیست ببینم تری چطور غافلگیرم میکند. احتمالا تو آشپزخانه است و برایم کیک میپزد. اما نه… الان که من تو آشپزخانهام! مراسم کیک پختنی هم در کار نیست! هوممم. تری میداند من عاشق ارهبرقیبازیام. لابد تو طبقهی ارهبرقی برایم مهمانی گرفته! نچ. اینجا فقط چندتا ارهبرقی، کمی خون و یکی دوتا انگشت قطع شده است. اما متاسفانه… خبری از تری و مهمانی نیست. شرط میبندم تولدم را یادش رفته و حالا هم در آن آکادمی احمقانهی آموزش نینجاگری به حلزونهاست! تازگی همهی وقتش را آنجاست تا یک مشت حلزون احمق را تبدیل به نینجا بکند.
فعالیت های مرتبط با کتاب داستانهای خانهی درختی
این کتاب می تواند بستر مناسبی برای انجام این فعالیت برای گروه سنی ۹ و ۱۰ سال _ ۱۱ و ۱۲ سال زیر باشد:
فرض کن تو هم خانهی درختی داری. بگو چه چیزهایی آنجاست؟
تو هم دوست داری مثل تری و اندی کتاب بنویسی؟ خوب فکر کن. شاید دوستی داشته باشی که با تو همراه شود.
به دنبال کتاب مناسب برای گروه سنی متناسب کودکتان هستید؟ بخش معرفی کتاب سایت سرسره را دنبال کنید…
[irp posts=”8883″ name=”معرفی کتاب خانه درختی ۷۸ طبقه”]