داشتن فرزند تغییری عمده در زندگی محسوب می‌شود و از آنجا که همه‌جا مسئولیت عمده بزرگ کردن فرزندان به عهده زنان است، این تغییر به طور کلی زندگی زنان را بیشتر از زندگی مردان تحت تأثیر قرار می‌دهد.

تصمیم بزرگی است که نباید آن را دست کم گرفت. پدر یا مادر بودن واقعاً سرگرم‌کننده است و می‌تواند آن قدر لذت بخش باشد که تا بچه‌دار نشوید درک نخواهید کرد. و البته بچه داشتن مستلزم کار خستگی ناپذیر است، کاری بیشتر از آنچه بتوانید تصور کنید مگر آن که خود آن را عملاً تجربه کرده باشید.

چرا باید بچه دار شویم؟!
چرا باید بچه دار شویم؟!
  • دلیل اول:

ازدواج یک امر تکاملی در مسیر نظام آفرینش و منطبق بر قوانین آفرینش است. ازدواج، نشاط و سرخوشی می آورد و حالا کودک باید به این زندگی ملحق شود تا این شادی، خوشبختی، خوشحالی و سرخوشی را اولا بیشتر و وسیع تر کند و ثانیا تداوم بیشتری آن آن ببخشد. به این تعبیر که:

«کودک هدیه خداوند است. کودک سفیر شادمانی است و وقتی بیاید ما نیز شادمان می شویم.»

  • دلیل دوم:

هر کودک و نوزادی یک قائم مقام خدا بر روی زمین است اما بالقوه. او مظهر اسماء الحسنی خداوند است، مظهر اسماء الهی ست اما بالقوه. این توانایی ها و این صفات باید بالفعل شوند. وظیفه ی والدین بالفعل کردن این توانایی ها است. ما باید این قائم مقام بالقوه ی خداوند بر روی زمین را تبدیل به قائم مقام بالفعل کنیم. با این تعبیر که:

«امانت خداوند به والدین سپرده شد است تا او را به بهترین شکل ممکن پرورش دهند.»

  • دلیل سوم:

اگر قرار است که والدین کودک را رشد دهند، تربیت کنند و پرورش بدهند، خودشان هم باید رشد کنند. بچه ها به زندگی ما می آیند که یادآوری کنند رشد ادامه دارد. رشد از لقاح تا مرگ است، متوقف نمی شود. بچه ها یادآور رشد والدین خود هستند. آن ها محرک رشد والدین می باشند. چرا شما پای این مطالب نشستید؟ چرا وقت گذاشتید؟ چرا دارید این صحبت ها رو گوش می دید؟ چرا با این نگرانی ها دست به گریبانید؟ چون می خواهید رشد کنید و کودکتان را نیز همگام با خود رشد دهید. زن و شوهرهایی که تصمیم به بچه دار شدن ندارند هرگز پای این بحث ها و مطالب نمی شینند و برای این مسائل زمان نمی گذارند. اینان رشدشان محدود است. بنابراین کودک و بچه ها یادآور رشد والدین هستند.

8 نظرات

  1. اصلا همه ی اینها درست، اما شما فرزند را موجودی که خودی برای خودش دارد در نظر نمری گیرید، آن کسی که مجبور می شود در دنیا زندگی کند و همه ی سختی هایش را تحمل کند، اصلا بگوییم، کودک می آوریم و آن ر شاد و خوشبخت می کنیم، خوب، او اصلا می توانست به وجود نیاید و شما او را مجبور به بوجود آمدن و زندگی کردن کرده اید، بخاطر هر دلیلی که در بالا ذکر کردید + دلیل سیاسی و اجتماعی که فرزند به اقتصاد و معیشت جامعه کمک کند و جامعه را نجات دهد، پس بخاطر دلایل خود پسندانه، او را مجبور به زندگی کردن می کنیم و به دروغ به او می گوییم که ما پدر و مادر تو ایم و تو را دوست داریم، و غیر از این تو را به خاطر خودت دوست داریم.
    بعضی ها معتقدند که ما قبل از تولد از خدا خواسته ایم که به دنیا بیاییم، خوب، این اعتقاد محترم، اما اگر کسی به این موضوع اعتقاد داشته باشد اما به شانس اعتقاد نداشته باشد، باید دقت کند که او یک شخصیت(اسپرم) از میلیون ها شخصیت دیگر (اسپرم دیگر) بوده است که بقیه همزیستانش یا به تخمک نرسیده و زنده نشده اند، و یا به درون چاه مستراح افتاده اند و دیگر هیچ وقت زنده نشده اند!

    • آفرین به شما ، بچه دار شدن جز بزرگترین خیانتها به انسانیت هستش و ما نباید پای یه انسان دیگه رو به هر دلیلی به این دنیای پر از سختی و استرس و مشکلات بیاریم من حرفم فقط ایران نیست هرجای این کره خاکی که بچه ای به دنیا میاد منظورم هستش و نبودنش بهتر از بودنشه

    • دقیقاااااااا ، این فکر من باعث شد خودمو با داروهای مختلف عقیم کنم ، من به زور اومدم به دنیا فقط هم بخاطر بقیه مجبور شدم خودکشی نکنم…

      • دقیقا منم من بچه نمیخوام از بچه دار شدن متنفرم چون بچه تا دلت بخواد تو دنیا هس اگ میخوای تنها نباشی بیا با من ازدواج کن چون هر دو مون مثه همیم و یچه نمیخوایم منم نمیخوام دنبال کسیم بچه نخواد

  2. سلام یکم انسان گونه به داستان نگاه کنید
    فکر کنید برای قشر مذهبیه فریب خورده صحبت نمیکنید
    چجور به یک خداناباور میگید که بچه داشتن جز خودخواهی نیست؟ واقعا انسان باید بی شرم باشه که یک نفر دیگرو مجبور به زندگی کنه…. لعنت همان خداتون بر شما که اینقدر میمون هستید مثل اجدادتون

  3. واقعا بچه آوردن چه سودی داره وقتی ما خودمون هنوز ادمای شادی نباشیم. من شخصا وقتی خوب فکر میکنم و همیشه از خودم می پرسم از کل ۲۴ ساعت چند ساعت که هیچی چند دقیقه واقعا شادم ؟ خیلی از روزها جوابش صفره. ایا ما واقعا خودمون از درون احساس شادی می کنیم از این که توی این دنیا هستیم که بخوایم یه نفر دیگه رو هم بیاریم توی این دنیا؟ چرا وقتی زندگی این همه مشقت داره و مدام باید بجنگیم تا یه چیزی رو به دست بیاریم ، اصلا هم فرقی نداره کجای این دنیا زندگی کنیم، چون روال زندگی همیشه همین بوده، چرا یه نفر دیگه رو به زور بیاریم توی این دنیا ؟ فقط برای این که ازدواج مون رو محکم کنیم؟ یعنی اگر بچه نیاریم ازدواج مون از هم می پاشه؟ ازدواجی که بدون بچه از هم می پاشه همون بهتر که زودتر تموم یشه. من فقط بچه های معصوم و بیگناهی رو می بینم که میارنشون تو این دنیا و خود پدر و مادر هزار تا عقده و کمبود داشته و داره و توانایی هم نداره بچه رو تربیت کنه ولی بازم بچه میاره. واقعا رحم کنید به بچه ها .

پاسخ دهید

نظر خود را بنویسید
لطفا نام خود را وارد کنید