در مطلب دیگری راههای شناخت بیش فعالی در کودکان را به طور مختصر توضیح دادیم. امروز به این موضوع می پردازیم که والدین در رفتار با کودک بیش فعال خود چه نکاتی را باید رعایت کنند.

رفتار والدین با کودک بیش فعال
رفتار والدین با کودک بیش فعال

• دوران شیرخواری

مادر باید چنین کودکی‌ را در دوران شیرخواری به‌ پستانک عادت دهد (اگر کودک قبول کند) و او رادر گهواره بگذارد و تکان دهد و همیشه دور پاهای او را بپیچد تا دست و پاهایش نه فقط گرم گردد، بلکه کودک کمتر بتواند دست و پای خود را حرکت دهد و آرام بگیرد و بیشتر به‌خواب برود.

• دوران قبل از مدرسه

اگر پدر و مادر در این سنین بخواهند مانع جنب و جوش و تحرک کودک شوند و با زور و فشار و نزاع و دعوا او را درگوشه‌ای بنشانند، نه فقط موفق نمی‌شوند بلکه ممکن‌است عکس‌العمل و رفتار کودک بدتر گردد.

اگر کودک بعد از کاری ناگهان تحریک شود و بدخلقی کند و گریه سر دهد،او را برای مدتی آزاد و تنها بگذارید تا گریه کند و شدت گریۀ او به‌انتها برسد، سپس‌او را بغل کنید و تکان دهید تا آرام گیرد.

اگر مادر در چنین شرایطی خود بی‌ طاقت شود و او هم مانند کودک دچار بدخلقی گردد یا حتی مانند کودک گریه کند، به‌طور قطع کمکی نخواهد کرد و مانند این است که نفت و بنزین روی آتش بریزند، زیرا خشم و بدخلقی کودک را تشدید خواهد کرد.

چنین کودکانی ممکن‌ است هر کاری را که می‌خواهند انجام دهند با خشونت و تحریک شدید باشد. مثلاً هنگامی که می‌خواهند غذا بخورند چند تکه به‌دهان خود بگذارند و بقیه را روی زمین بریزند. مادر باید غذا را کم‌کم در بشقاب کودک بریزد، در این صورت کودک در غذا خوردن احساس موفقیت می‌کند و بهتر غذا میخورد.

پدر و مادر باید به‌ چنین کودکانی کارهایی را واگذار کنند که برای آنها مشکل نباشد و در انجام آن موفق گردند و پس از موفقیت در آن کار، آنها را با زبان، تشویق و ترغیب کنند و حتی گاهی به‌ آنها جایزه بدهند.

بعضی از اعمالی که کودک باید یاد گیرد مانند آموزش دفع ادرار و مدفوع، باید کمی دیرتر شروع شود (معمولاً کودکان در سن ۲ تا ۲٫۵ سالگی برای این آموزشها آمادگی پیدا خواهند کرد) و موقعی که کودک آمادگی لازم را به‌دست آورد، این آموزشها باید آغاز گردد.

به‌ چنین کودکانی باید امکان فعالیت و صرف انرژی داد. مثلاً به‌اندازه کافی اسباب بازی در اختیار آنها قرار داد، مخصوصاً اسباب بازیهایی که فعالیت و تحرک لازم دارد. به‌همین دلیل، بردن این کودکان به پارک‌ها مؤثر و مفید است، زیرا فعالیت زیاد آنها کمتر مورد اعتراض و انتقاد قرار می‌گیرد.

اختلال ADHD

مهد کودک و یا پیش دبستانی هایی که در آنجا آرامش زیادی وجود ندارد و انضباط شدید حکمفرما نیست، برای چنین کودکانی مفید است و کودک می‌تواند خودش را با کودکان دیگر تطبیق دهد و با آنها سازگار گردد.

مادر باید روزهای اول را با کودک در مهدکودک بماند و همچنین معلم و مربی کودک را با خصوصیات کودکش آشنا سازد. ناگفته نماند کنترل کردن چنین کودکی برای خودش هم بسیار سخت است و کودک نیز تحت فشار قرار می‌گیرد، ولی مادر باید قبل و بعد از مهدکودک او را آزاد بگذارد.

اگر والدین چنین کودکی دو موضوع زیر را درنظر بگیرند و عمل کنند به‌ کودشان کمک کرده‌اند. اول باید قبول کنند که کودکی با چنین خصوصیاتی دارند. دوم این‌که سعی نمایند به‌ او کمک کنند تا خودش به‌ سنی برسد که بتواند مسائل را درک کند و آنها را حل نماید.

مادر باید به‌ کودک کمک کند تا خودش برای خودش دوستی پیدا کند. مخصوصاً بعد از آمدن از مهدکودک در خانه دوستی داشته باشد. همچنین به‌او کمک کند تا آن دوست را برای خودش نگه دارد. مادر میتواند آن دوست را با کودک خود به‌ بیرون از خانه به‌گردش ببرد. هر قدمی که والدین برای کودکشان برمیدارند، در آینده او مؤثر خواهد بود و به‌طرف سیر طبیعی کشانده می‌شود.

پدربزرگها و مادربزرگ‌ها نیز می‌توانند در به‌وجود آوردن شرایط ذکر شده به‌ پدر و مادر کودک کمک کنند. مادر باید بداند بزرگ کردن چنین کودکی بسیار مشکل و مایوس کننده، اما امکان‌پذیر است. مادر باید بسیار صبور باشد. حقیقتاً باید به پدر و مادر چنین کودکانی آفرین گفت.

• دوران مدرسه

مدرسه برای کودکان ADHD ممکن است‌ به دو صورت جلوه کند. کودک ممکن‌ است احساس کند که مدرسه محلی است که میتواند تحرک و جنب و جوش خود را در آنجا به‌ طور آزاد انجام دهد، یا اینکه به‌ علت نظم و انضباط و محدودیت مدرسه، کودک دچار عجز و ناتوانی گردد و احساس کند که‌ او را در قفس نگه داشته‌ اند.

هوش اکثر این کودکان معمولاً کم نیست ولی اشکال دائم در تمرکز حواس، به آنها اجازه نمی دهد که از همه هوش خود استفاده کنند. بنابراین آموزش این کودکان و نگهداری آنها در کلاس باید به‌ صورتی باشد که میزان تحرکات نه کم و نه زیاد باشد.

در حقیقت کودکان ADHD باید در مدرسه هایی به‌ خصوص و به‌ معلمین آگاه به مسائل این کودکان سپرده شوند، ولی در هیچ کشوری چنین مدارسی وجود ندارد.

به‌هر حال آموزگاران و مدیران دبستانها باید به‌ خصوصیات این کودکان آگاه باشند و به‌ این کودکان کمک کنند تا اینکه به تدریج وضع طبیعی خود را به‌دست آورند.

ادامه تحصیل این‌ گونه کودکان بستگی به‌ میزان بیش فعالی آنها دارد. هرچه بیش‌ فعالی این کودکان شدیدتر باشد، امکان ادامۀ تحصیل این کودکان در مدرسه کمتر است و منجر به‌ ترک تحصیل آنها خواهد شد.