“لطفاً … آیا می توانم؟ میشه؟ شما هیچ وقت اجازه نمی دید من کاری رو که می خوام انجام بدم! این عادلانه نیست! شما فقط برای خواهر من همه کار می کنید! هر بچه دیگری می تواند این کار را انجام دهد! چرا همیشه با من این جوری برخورد می کنید! و …”.

برای والدین این جملات، جملاتی تکراری و آشنا هستند. محدود کردن بچه ها می تواند چالش برانگیز باشد. آنها ممکن است برای متقاعد کردن والدین التماس کنند، چانه بزنند، گریه کنند، متهم کنند یا تقاضای خود را بی وقفه تکرار کنند. برای بعضی از والدین فقط ختم قائله مهم است. برخی به خاطر ناامید کردن فرزندشان، احساس ناراحتی و گناه می کنند و برخی کماکان به گفتن “نه” ادامه می دهند.

گفتن “نه” مسئولیت مهمی برای والدین است. این رفتار ما، درس های مهم و تاثیرگذاری در مورد زندگی به فرزندان می آموزد.
در اینجا هفت موقعیت ذکر شده است که ممکن است گفتن نه به بچه هایتان در آن شرایط بهتر باشد و برخی از پیشنهادات برای چگونگی انجام این کار ارائه شده است.

چه زمان و چگونه به بچه ها نه بگوییم
چه زمان و چگونه به بچه ها نه بگوییم

۱) زمانی که اعمالشان ممکن است به کسی آسیب برساند یا چیزی را بشکند

جلوگیری از آسیب یکی از دلایلی است که باید به خاطر آن نه بگویید. کودکان ممکن است پیش بینی درستی از نتایج بد اعمالشان نداشته باشند، بنابراین جهت انتخاب های منطقی، نیاز به راهنمایی بزرگسالان دارند. این نوع نه گفتن کمک می کند تا بچه ها یاد بگیرند که به آینده فکر کنند.
ارائه یک جایگزین می تواند بچه ها را نسبت به فعالیت های امن تر هدایت کند. به عنوان مثال: “نه، تو نمی تونی روی کاناپه بپری، چون ممکنه بشکنه و نشستن کس دیگه روی اون بهش آسیب بزنه. اگر می خوای بپری، لطفاً بیرون این کارو بکن”.

۲) هنگامی که می توانند کار را به تنهایی انجام دهند

گاهی اوقات بچه ها از والدین می خواهند که چیزهایی را برای آنها انجام دهند که خودشان به تنهایی از پسش بر می آیند. در حالی که البته هر از چند گاهی اجابت درخواست آنان بلا مانع است، کودکان به تمرین نیاز دارند تا صلاحیت و مهارت کسب کنند و در راه های مثبت به خانواده کمک کنند. این مدل “نه” گفتن ها باعث می شود فرزندان روی پای خود بایستند.

در صورت لزوم آموزش یا پشتیبانی لازم را ارائه دهید، اما فرزند خود را به مسئولیت پذیر بودن تشویق کنید. مثال: “نه، برای چیدن میز نوبت شماست. یادته که دفعه قبلی چجوری چیدی؟ من فقط کمکت می کنم.”

۳) زمانی که یک ضرورت نیست، صرفاً یک خواسته گاهاً نامعقول است

ما بطور مداوم تحت تاثیر تبلیغات، چیزهای زیادی می خریم که انتخابهایی سالم و عاقلانه نیست. فقط به خاطر اینکه چیزی که او می خواهد می تواند سرش را گرم کند، شما قطعاً نباید هر چیز را که به ذهن فرزندتان خطور می کند، برایش خریداری کنید. این نوع “نه” گفتن کمک می کند تا کودکان ناکامی را تحمل کنند و بفهمند که می توانند چیزی را بدون داشتن آن نیز دوست داشته باشند.

شما می توانید آرزوی فرزند خود را در حالی که تاکید می کنید که به خرید یک مورد غیر ضروری اقدام نخواهید کرد، تصدیق کنید. مثال: “نه، ما اونو نمی خریم، اما می دونم که چرا اونو دوست داری! اون خیلی قشنگ و براقه!”

۴) هنگامی که تغییر برنامه پیش بیاید

در زندگی اتفاق می افتد که حتی زمانی که ما قصد داریم کاری را که بچه ها از ما خواسته اند انجام دهیم، شرایطی پیش می آید که نمی شود. این نوع “نه” گفتن کمک می کند تا کودکان صبر و انعطاف پذیری را بیاموزند.

دادن یک زمان جدید مشخص می تواند به کودک شما کمک کند تا با تاخیر پیش آمده کنار بیاید. مثال: “نه، ما امشب نمی تونیم این کارو بکنیم. می خواستیم که انجام بدیم، اما عمه آمد و حالا هم زمان خواب است. بذار برای فردا. صبح دوست داری یا بعد از ظهر؟”

۵) وقتی که اولویت کار دیگران (به طور موقت) بالاتر است

کودکان به طور طبیعی خود محور هستند، اما با در نظر گرفتن نیازهای دیگران، آنها می توانند از آن گذشته و عبور کنند. این نوع از “نه” کمک می کند تا کودکان سخاوتمند بودن را یاد بگیرند.

نقاشی یک تصویر واضح از احساسات دیگران، باعث می شود که بچه ها انتخاب های نوعی را درک کنند. به عنوان مثال: “نه، نمی تونی شنبه با دوستات بری. البته سرگرم کنندس، اما جشن تولد مادربزرگته. ما مادربزرگ رو دوست داریم، بنابراین می خوایم مطمئن شیم که اون تو روز تولدش هم خوبه. می دونم که اون منتظر ماس. اگه نریم، ناراحت میشه.”

چه زمان و چگونه به بچه ها نه بگوییم
چه زمان و چگونه به بچه ها نه بگوییم

۶) وقتی انجام کاری برایتان مشکل است

خشونت، سم و آفت هر ارتباطی است. معمولاً بهتر است کاری را انجام ندهید تا اینکه کار را با تلخی و خشم انجام دهید. این نوع “نه” کمک می کند تا کودکان درباره مرزهای خواسته هایشان و مصالحه یاد بگیرند.
شما ممکن است قادر به پیشنهاد یک جایگزین مناسب که انجام دادنش برایتان آسان تر است، باشید. به عنوان مثال: “نه، تو نباید برای تیم فوتبال استان ثبت نام کنی، چون من نمیتونم تمام روز جمعه رو رانندگی کنم تا بازیهای تو رو ببینم. جمعه روز خانواده است و بهتره با تیم محل بازی کنی.”

۷) هنگامی که مغایر با ارزش ها و باورهای شماست

ما از طریق انتخاب هایی که انجام می دهیم، کودکانمان را از ارزش ها و اعتقاداتمان آگاه می کنیم. گاهی اوقات ممکن است احساس کنید که کودک شما مخالف است و می تواند با صدای بلند اعتراض کند. شما تنها پدر و مادری هستید که نظرتان را تحمیل می کنید، اما به رغم این گونه صحبتها شما باید به باورهای گرانقیمت خود احترام بگذارید. این نوع از “نه” کودکان را درباره اولویت ها و خطوط قرمز تعلیم می دهد.

ممکن است توضیح دلایل انتخاب به زعم او نامتجانس شما، به او کمک کند، اما احساس نمی کنید که باید فرزندتان را قانع کنید که انتخابتان درست است. هر چه باشد شما والد هستید و او فرزند و او هنوز سطح درک شما را ندارد. مثال: “نه، الان وقت موبایل داشتن تو نیست. من فکر نمی کنم که برای سن شما مناسب باشد و نباید وقت مدرسه و یا خانواده را با آن تلف کنی.”

البته قطعاً فرزند شما از شما به خاطر “نه” گفتنتان ممنون نخواهد بود. اما گاهی اوقات “نه گفتن” بهترین کاری است که می توانید برای کودک خود انجام دهید. تحقیق های عمده نشان می دهد که بهترین سبک مفید والدین، ترکیبی از محبت و محدودیت است. به عنوان یک بزرگسال، شما گستره ای از دانش و تجربه در اختیار دارید که فرزند شما فاقد آن است. شما می توانید برای همدردی، توجیه، راهنمایی یا تفسیر “نه” خود، به کودکانتان توضیح دهید، اما به سبب عکس العمل او نگران نباشید و در صورت لزوم “نه” بگویید.